فقر، دزد لبخندهاست، غارتگر شادی ها، و دشمن پر خشم عاطفه ها و مهرورزی ها. فقر، سلامت سوز است و اندوه زا. فقر، قصه بلند بسیاری از غصه هاست.
هفدهم اکتبر «روز جهانی ریشهکنی فقر» برای نخستین بار در سال ۱۹۸۷ با گردهم آمدن حدود صد هزار نفر در میدان تروکادروی پاریس، گرامی داشته شد و در سال ۱۹۹۲ با ثبت در سازمان ملل متحد، در سراسر جهان رسمیت یافت.
فقر در شکل های مختلف از قبیل کمبود درآمد،گرسنگی و سوء تغذیه ، بیماری و مرگ و میر ناشی از آن، بی خانمانی ، ناامنی ، محرومیت و تبعیض اجتماعی نمود پیدا میکند.
درست است که کمبود درآمد به خودی خود نقض حقوق بشر نیست؛ اما فقر بسیار فراتر از کمبود درآمد است. کمبود درآمد نشان دهنده عدم دسترسی به خدمات، آب آشامیدنی پاک، تحصیلات کافی، استخدام و غیره است. تمام این موارد در اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق بینالمللی اقتصادی، اجتماعی و حقوق فرهنگی به عنوان نقض حقوق بشر خوانده میشوند.
دربند نخست از ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشرآمده:« همه حق برخورداری از استانداردهای کافی زندگی برای تندرستی و رفاه از جمله خوراک، پوشاک، مسکن و مراقبت های پزشکی و خدمات اجتماعی لازم را دارند و در مواقع بیکاری، بیماری، نقص عضو، بیوگی، پیری و سایر موارد عدم معاش، در شرایط خارج از اختیار خود، حق برخورداری از تأمین را دارد.» بر اساس این ماده هیچ فردی نباید در زیر خط فقر زندگی کند. زیرا تمامی شاخصهای مورد تأکید در این بند از اعلامیه جهانی شاخصهایی هستند که بر مبنای آن خط فقر را تعریف میکنند.
سوء استفاده از حقوق بشر منجر به فقر میشود و مردم را در فقر نگه میدارد. زندگی در فقر باعث میشود که احتمال آسیب افراد از نقض حقوق بشر بیشتر شود. بنابراین در هر راهکاری که برای مبارزه با فقر در نظر گرفته میشود باید حقوق بشر را نیز وارد کرد.
فقرا در جامعه همواره در چرخهی “طرد اجتماعی” قرار دارند؛ یعنی چون فقیر هستند از بسیاری از قلمروهای اجتماعی طرد میشوند و چون از بسیاری از این قلمروها به حاشیه رانده شدهاند فقرشان بازتولید میشود.
این همان چرخهی افزایش فقری است که اصولا در سیاستهای فقرزدایی مورد توجه قرار نمیگیرد.
می توان مشارکت دادن فقرا در فرآیند فقرزدایی توسط دولت ها را ، به عنوان راهکاری برای فقرزدایی به شمار آورد. در این فرآیند توانایی های فقرا از طریق گسترش آموزش عمومی ، دوره مهارت آموزی و کاریابی افزایش یافته و از این طریق می توان به ورود فقرا به عرصه اجتماعی و سیاسی امید بست.
فقر که بی تردید یک مساله غم انگیز است، ذهن تمام ما را به خود مشغول کرده و همه ما روی آن کار میکنیم، اما چه کسی مسوولیت برقراری این حقوق را بر عهده میگیرد؟
هیچ بازیگری، در مورد اینکه چه گامهایی را برای اجرای بهترین کارها برای احیای حقوق فقیرترین افراد باید بردارد، راهکاری از سازمان حقوق بشر دریافت نمیکند.
راهکارهای مبارزه با فقر باید در عرصههای دیگری به جز حقوق بشر اجتماعی و اقتصادی مطرح شوند.
قحطی و فقر روزانه هزاران و سالانه حدود ۱۸ میلیون انسان را که در آرزوی غذا کافی و آب تمیز هستند به کام مرگ میکشد. فقر جهانی در حالی علت یک سوم مرگ و میرهای جهان است که بسیاری از افراد و دولتها در جمع آوری ثروت و انباشت پول با یکدیگر مسابقه میدهند. میلیونها انسان که هر روز منتظر رسیدن غذا از کشورهای ثروتمند هستند، چشم امید به دولتها و نهادهایی دوختهاند که نه تنها کار قابل توجهی در راستای فقر زدایی انجام ندادهاند، بلکه خود از عوامل موثر در ایجاد و گسترش فقر در کشورهایی جهان سوم میباشند.
بدون نظر
درج نظر لغو