یکی از نخستین معضلاتی که انسانها پس از تشکیل جوامع با آن مواجه شدند آن بود که چه قانونی باید در جامعه حاکم باشد و چه برخوردی میبایست با کسانیکه قانونشکنی کرده و امنیت و نظم عمومی را دچار خدشه میکنند، شود.
مکاتب فلسفی و حقوقی هر یک پاسخهای جداگانهای به این پرسشها دادهاند و جدال بر این موضوع همچنان بین اندیشمندان باقی است…
چالش اعدام…
شاید مناقشهبرانگیزترین مجازاتی که در طول تاریخ برای برخی از جرایم سنگین وضع شده است اعدام باشد. مجازاتی که در نگاه نخست امری خشن و غیرانسانی به نظر رسیده اما بلافاصله عقل آن را برای حفظ جامعه ضروری نشان میدهد. دوگانهای که باعث شده همواره فلاسفه حقوق با چشم تردید و قلم لرزان با آن مواجه شوند و حتی اتحادیه اروپایی را وادارد که بطور کلی آن را لغو کرده و دولتهای اعمالکننده آن را تحت تعقیب حقوقبشری قرار دهد. موضوعی که در ماده دوم اعلامیه جهانی حقوق بشر با عنوان حق ذاتی حیات متبلور شده است.
نسبت ما و مجازات اعدام و قصاص…
در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران که مبتنی بر شرع مقدس اسلام است مجازات اعدام در برخی جرایم حدی و قصاص با شرایطی مورد پذیرش قرار گرفته است. قرآن کریم در آیه ۱۷۸ سوره مبارکه بقره میفرماید:« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَ…» و بلافاصله قصاص را برخلاف ظاهر اولیه آن موجب حیات معرفی میکند و نه مرگ، و میفرماید:« وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاهٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ».
ذبح انسانیت…
بنابراین خداوند به عنوان خالق انسان و مهربانترین کس به بشر حکم به مجازات قصاص کرده و از طرفی اولیای دم را به عفو و بخشش دعوت مینماید. این مجازات بیانگر اهمیت جایگاه انسان در بینش دینی است. در واقع کسی که جرم مستوجب اعدام و یا قصاص را مرتکب شده است شرافت و کرامت انسانی را ذبح کرده است و همان خدایی که به او حق حیات را عطا فرموده او را محکوم به مرگ نموده است.
اعدام؛ مجازاتی بازدارنده؟
از طرفی سخن از این که مجازات اعدام بازدارنده نیست پس اجرای آن دلیلی ندارد نیز از چند جهت محل اشکال است. نخست آن که این سخن اثبات نشده و حتی آمارها خلاف آن را نشان میدهند و از سوی دیگر باید گفت آیا تنها دلیل مجازات مجرمین بازدارنده بودن و درس عبرت برای سایر مردم شدن است که اگر چنین چیزی محقق نشد آن را رها کنیم و یا اینکه مجازات دلایل دیگری مثل محکومیت عمل ضداخلاقی، واکنش طبیعی، حکم الهیبودن و… را نیز در بر دارد؟
اینها سوالتی است که مکاتب حقوقی منفصل از وحی نمیتوانند پاسخی به آن بدهند و مرجعی برای یافتن راه حل یقینی ندارند و باید دائما در شک و تردید به سر ببرند درحالیکه در نظام حقوقی مبتنی بر وحی احکام مشخص بوده و علم لایزال الهی پشتوانه آن است.
بدون نظر
درج نظر لغو